معنای روایت این نیست که ایمان بر این سه خِصلت منحصر است؛ بلکه مراد این است که وجود این سه خصلت در هر فردی، حاکی از جمع همه «خِصال ایمان» ، در اوست. چون هر یک از اینها، متوقّف بر مجموعهای از صفات نیک و کاشف از آنهاست. اول اینکه، خشنودی و ابراز محبتِ کسی نسبت به او، وی را به باطل سَوق ندهد که موجب شود به ناحق از آن شخص دفاع کند.
و دوم؛ غَضب و ابراز خشم از سوی دیگران، او را در قضاوت به خروج از حق و برخوردهای غلط نکشاند؛
درحکمتی از امام صادق عَلَیْهِالسَّلام آمده است: اَلْغَضَبُ مَمْحَقَه لِقَلْبِ الْحَکیمِ وَ مَنْ لَمْ یَمْلِکْ غَضَبَهُ لَمْ یَمْلِکْ عَقْلَهُ
غضب از بین برنده دل (عقل) انسان حکیم است وهر کسی که مسلط بر خشمش نباشد، مالک بر عقلش نخواهد بود.
حتی انسان حکیم و دانشمند که کارهای خود را از روی حکمت، فکر و تأمّل انجام میدهد، اگر خشمگین شود، بنای حکمتش ویران میشود. خلاصه؛ خشم و غضب، بلای سختی برای انسان است. هنگامی که آتش خشم در وجود آدمی شعلهور میشود، همه ارزشها مانند حکمت و عقل و ... را که در وجود اوست نابود میکند.
مطلب سوم هم این است که در هنگام قدرت، کارهایی را که حقّ او نیست مرتکب نشود. اگر هدف انسان در هنگام قدرت یافتن، رسیدن به منافع مادی باشد، این قدرت، بزرگترین بدفرجامی و نِکبَت برای او خواهد بود. کسانی که قدرت، مَنصب و مقام را برای دنیای خود و بهرهمندی و پُرکردن کیسههایشان میطلبند، وقتی منافعشان با منافع مردم اصطکاک و تعارض پیدا میکند، دیگر نمیتوانند به نفع مردم کار کنند.
بله، «قدرت» به خودی خود نه «نعمت»است و نه «نِقمت» و عذاب؛ اگر برای خدا و در راه خدمت به خلق بکارگرفته شود، «نعمت» است؛ ولی اگر وسیلهای برای ارضای هوسهای دنیایی انسان و دستاوردهای مادیِ او قرار گیرد عاقبتش چیزی جز نِقمت، عذاب و بدعاقبتی نیست.
General Data
The full information of the hadith is given below
Source Data
The full information of the hadith is given below
نظرات
لطفاً نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید








Ask a Question